ماجرای توقف خط تولید روغن در شرکت بورسی غبشهر/ پای دولت عربستان سعودی درمیان است؟!
دانشجو بررسی کرد؛



حسن خلخالی؛ مدیرعامل شرکت مارگارین با اشاره به اینکه ذخایر مواد اولیه روغن برای ماههای پیش رو کافی است گفت: انتظار کمبود توزیع روغن در سطح کشور وجود ندارد.
موضوع توقف خط تولید روغن را چگونه ارزیابی میکنید، آیا شرکت تولید کننده برای توقف خط تولید توجیه قابل قبولی ارائه کرده است؟
شرکت تولید کننده روغن خوراکی با برند لادن یک شرکت تولیدی با سابقه در کشور است که سالها بخش قابل توجهی از روغن خوراکی مردم را تولید و تامین کرده است. با اعلام توقف تولید این شرکت تحلیلهایی عنوان شده، اما مساله این است که نباید بار مشکل را در وهله اول به گردن شرکت انداخت، بلکه مشکل از بی تدبیری دولت آب میخورد بنحوی که در پس تحریمهاست که برای مردم روشن شده بیشتر کالاهای مصرفی ما علی رغم اینکه عنوان تولید ملی به آن داده میشود، وارداتی است و به هیچ وجه تولید ملی نیست. نه تنها روغن، شکر و مواد اولیه برخی از کالاهای مصرفی روزانه ما وارداتی است.
بخش عمدهای از روغن خامی که مردم مصرف میکنند تا چند ماه پیش با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد میشد، اما با کاهش منابع ارزی و افزایش محدودیتهای ارزی، دولت قادر به تامین ارز مورد نیاز این شرکتها برای واردات مواد اولیه نیست لذا شرکت که نمیتواند ارز مورد نیاز را تامین کند با صداقت با سهامداران خود رو به رو شده و توقف در تولید را برای ۹ روز اعلام کرده است.
ارز مورد تقاضای این شرکتها ارز نیمایی است که دولت توان تامین آن را ندارد؟
بله تا کمتر از سه ماه پیش ارز جهانگیری بود بعد از آن به ارز نیمایی تبدیل شد که این ارز هم در حال حاضر گویا به سختی به شرکتها داده میشود.
توقف تولید در غبشهر را میتوان زنگ خطری برای تولید و کمبود کالاهای اساسی مورد نیاز جامعه عنوان کرد؟
بله قطعا زنگ خطر است و دولت باید مراقب این زنگ خطرها باشد و از کنار آن بی توجه رد نشود. بعد از شیوع ویروس کرونا یک سری از شرکتها در سطح جهانی به خاطر این موضوع تعطیل شدند هر چند ما هم از این موضوع دچار تبعات سختی شدیم، اما یکی از مهمترین دلایل توقف تولید یا تعطیلی شرکتهای ما همین بحث عدم تامین ارز و عدم شفافیت مسوولین در برخورد با تولید کنندگان و فعالین اقتصادی است که اعتقادی به شفافیت و رو در رو سخن گفتن با مردم ندارند، وقتی پشت تریبون قرار میگیرند باد در گلو میاندازند که هیچ مشکلی در تامین ارز مورد نیاز تولید و فعالان اقتصادی نداریم، اما وقتی موقع عرضه ارز میشود عملکرد غیر شفاف مدیران، خود را به خوبی نشان میدهد.
آیا توقف تولید روغن منجر به افزایش قیمت روغن میشود؟
همانگونه که دو روز پیش به صورت رسمی قیمت شویندهها ۴۰ درصد گران شد بعد از افزایش شدید قیمت روغن در ماههای گذشته باز هم باید منتظر افزایش قیمت روغن باشیم. سوء مدیریت اقتصادی بلای جان مردم و بازار شده است و همه از این وضیعت در رنج و بلاتکلیفی به سر میبرند.
در حال حاضر عدم تخصیص ارز لازم برای واردات مواد خام روغن را باید به کوتاهی بانک مرکزی نسبت داد؟
حتما عملکرد بانک مرکزی زیر سوال میرود و البته عملکرد تیم اقتصادی دولت زیر سوال میرود. به هر حال هر از چندگاهی یک بار رئیس بانک مرکزی از آزاد سازی منابع ارزی و مدیریت ارزی سخن میگوید، اما در عمل آنچه نشان میدهند تناقض گویی است. سخنگوی دولت اعلام میکند که ارز کافی داریم، اما متقاضی در کار نیست! در حالی که هم اکنون روغن به عنوان کالای اساسی مردم لنگ تامین ارز است. به نظر میرسد مسوولین بدون توجه به واقعیتهای اقتصادی فقط برای خود حرف میزنند و شرایط اقتصادی و جنگ اقتصادی را درک نمیکنند. متاسفانه شرایط اقتصادی کشور روز به روز سختتر از گذشته میشود، ضمن اینکه فرمان اداره کشور همان فرمان غلط گذشته است و مسوولان برای تغییر جهت مدیریتی خود هیچ تلاشی نمیکنند بنابراین باید منتظر اتفاقات بدتر باشیم.
از حقیقت نیاز واقعی این شرکت به تامین ارز بگذریم آیا این موضوع میتواند تبدیل به رویه خطرناکی در اقتصاد کشور شود به گونهای که با هر مسالهای خط تولید متوقف شود؟
از یک سو با نگاهی به ترکیب سهامداران بر فرض مثال، چون یکی از سهامداران این شرکت عربستانی است در این موضوع میتواند کمی بزرگنمایی صورت گرفته باشد، اما اینها همه فرضیه است و باید به درستی کارشناسی شود تا مشخص شود چه موضوعی درست است و چه موضوعی غلط. اما در اینکه باب بدی شروع شد و اینکه ارز به هر شرکتی به هر دلیلی تعلق نگیرد به جای همراهی با حاکمیت و جایگزینی راههایی با تبعات کمتر خط تولید متوقف شود و فشار روانی به بازار وارد شود قطعا آغاز یک روند خطرناک در عرصه تولید و اقتصاد کشور است.
این اخبار تا چه حد بر اعتماد مردم به بورس و بازار سرمایه تاثیر میگذارد؟
عدم شفافیت دولت در بازار سرمایه از اینکه چقدر سهام عدالت فروخته شده، یک درصد از صندوق توسعه ملی که برای حمایت از بازار سرمایه وعده داده شده بود نیز محقق نشده و هیچ رقمی برای حمایت از شرکتهای بورسی واریز نشده، بی توجهی به موضوع مهم بازارگردانی که قرار بود ایجاد شود، اما نصفه و نیمه انجام شده و دولت از عملکرد اینها گزارشی نمیدهد و سایر موضوعات که به خودی خود ضربات اساسی به بورس زده و تعطیلی شرکتهای تولیدی بورسی حتی به صورت موقت آخرین تیرهای خلاصی است که به اعتماد مردم برای سرمایه گذاری در بورس زده میشود.