مصوبه مجلس برای بازگشت گازمایع به سبد سوخت خودروها
مهر/ کارشناس حوزه فرآورده های نفت و گاز گفت: در کشور ما انگار یک عده همیشه خواستهاند که ما وابسته به بنزین باشیم، وابستگی به بنزین در تعاملات و تجارت خارجی برای ما ضعف و شکنندگی آورده است.
مصرف گاز مایع ( LPG ) به عنوان سوخت خودرو برتریهایی از نظر «بهسوزی»، «کارکرد موتور» و «پیمایش بالاتر در حجم مساوی» نسبت به CNG دارد ولی به گفته کارشناسان در حوزه استفاده از ابزار قیمتی به عنوان عنصر مشوق، حاکمیت باید قیمت LPG را به طوری در کشور مدیریت کند که از قیمت CNG بیشتر و از قیمت بنزین کمتر باشد تا در واقع LPG به طور عمده جایگزین بنزین یا حتی گازوئیل شود، اما جایگزین CNG نشود؛ چنین اقدامی کاملاً امکانپذیر است و کشورهای زیادی در دنیا هم همین کار را انجام دادهاند. بنابراین سیاست اجرایی استفاده از اتوگاز و اصلاح قیمت آن نباید به گونهای باشد که باعث رقابت با سوختی مانند CNG شود. ضمن اینکه ورود رسمیLPG به سبد سوخت کشور میتواند منجر به کاهش مصرف بنزین و فراهم شدن زمینه برای صادرات مازاد بنزین تولید داخلی شود؛ به منظور بررسی ابعاد این موضوع با عماد رفیعی، کارشناس حوزه فرآوردههای نفت و گاز گفتگویی انجام دادهایم که در از نظرتان میگذرد:
در ابتدا توضیح دهید مزایا یا معایب افزودن گازمایع به سبد سوخت خودروها در کشور چیست؟
به سوخت گازمایع یا همان LPG مصرفی در خودروها «اتوگاز» میگویند. در بسیاری از کشورهای دنیا، استفاده از اتوگاز در خودرو به صورت رسمی و قانونی رواج دارد. اینطور هم نیست که فقط کشورهایی که دارای منابع گازی هستند از این سوخت استفاده کنند. بلکه بسیاری از کشورهایی که LPG خود را از سایر کشورها وارد میکنند نیز اتوگاز را در خودروها استفاده میکنند. برای مثال ترکیه ۷۰ درصد گازمایع خود را از کشورهای دیگر وارد میکند. این در حالی است که ۷۵ درصد گازمایع مصرفی این کشور به عنوان سوخت خودروها است. برخلاف ترکیه، روسیه خودش دارای منابع عظیم گازی است و یکی از صادر کنندگان اصلی گاز طبیعی در جهان است ولی این کشور نیز علاوه بر CNG، اتوگاز را به سبد سوخت خودروهای خود افزوده و اصطلاحاً تنوع بخشی به سبد سوخت کرده است.
این در حالی است که در کشور ما بعضیها بدون ارائه یک توجیه یا استدلال علمی به کل جامعه القا کردهاند که «سوخت رسمی و قانونی کشور برای جایگزینی با بنزین، CNG است.» یا میگویند «با وجود منابع عظیم CNG، توسعه زیرساخت برای یک سوخت جدید نظیر LPG توجیه ندارد.» و ما نمیدانیم که وقتی قیمت هر تن گازمایع در تمام بنادر و بر مبنای تمام فوبهای جهانی حدود ۱۰۰ دلار کمتر از هر تن بنزین و گازوئیل است واقعاً مبنای علمی این سخنان کجاست؟ و وقتی از کل مصرف ۱۱۵ میلیون لیتری سوختِ معادل بنزینِ خودروهای سبک در هر روز تنها ۲۵ میلیون لیترش را توانستهایم با CNG جایگزین کنیم، چه اشکالی دارد که ۲۵ میلیون لیتر دیگر را هم با LPG جایگزین کنیم؟ تنوع بخشی به سبد سوخت، بنزین را از حالت کمکشش به حالت پرکشش تبدیل میکند. این کار هم از لحاظ دسترسی به سود اقتصادی بیشینه (از طریق صادرات بیشتر بنزین و گازوئیل)، هم از لحاظ امنیت انرژی و هم از لحاظ رضایتمندی اجتماعی مردم حائز اهمیت است.
CNG در بین مردم ارجحیت قیمتی دارد ولی ارجحیت کارکردی و کیفیت بهسوزی ندارد. در واقع هدف اصلی در ایران باید این باشد که گازمایع و CNG بتوانند همزمان وارد سبد سوخت شده و جایگزین بنزین و دیزل شوند.