ابزارهای نوین مالی بهترین روش حمایت از بازار/ سهامداران بانکها راضی به سرمایهگذاری در سهمهای اجباری هستند؟/ اُردرگذاری حرفهایتر با افزایش دامنه نوسان و حجم مبنا

به گزارش ارزی(Arzee.ir) به نقل از با اقتصاد،
حمید مرتضیکوشکی، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه و کارشناس ابزارهای نوین مالی، در گفتوگو با خبرنگار بااقتصاد، معتقد است: «حمایت پولی از بازار باید آخرین راهکار باشد و اختصاص یک درصد از دارایی صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه، یک پیشنهاد غیر کارشناسی بود.» کوشکی ابزارهای نوین مالی را بهترین روش حمایتی از بازار میداند و میگوید: « اوراق اختیار فروش تبعی، ابزار یا سیستم حمایتی غیر پولی است که میتواند از بازار حمایت کند.» وی همچنین خواستار افزایش دامنه نوسان تا 20 درصد و افزایش حجم مبنا بر اساس سرمایه و حجم معاملات ماهیانه شرکتها است. متن کامل این گفتوگو در پی میآید.
**************************************************
-در مطالبی که منتشر میکنید، افزایش دامنه نوسان و حجم مبنا برای حمایت از بازار سرمایه را یک راهکار مناسب اعلام کردید. لطفا در این زمینه توضیح دهید و بفرمایید که افزایش حجم مبنا موجب توقف فروش در برخی نمادها نمیشود؟آخرین
به نظر من دامنه نوسان باید 20 درصد شود و حجم مبنا بر اساس سرمایه و حجم معاملات ماهیانه شرکتها تعیین شود. برای نمونه دیروز (شنبه) بانک ملت با سرمایه 207 میلیاردی که حدود 29 درصد آن( 60 میلیارد) شناور است، وقتی دامنه نوسان باز باشد (مانند دیروز) 15 درصد منفی میخورد و جالب است که درصد تغییرات قیمت پایانی دیروز تنها با حجم معاملاتی نزدیک به 267 میلیون برگ سهام رقم خورد که این غیر منطقی است. بورس محل کشف قیمت عادلانه است در حالی که این قیمت کشف شده اصلا عادلانه نیست. یعنی حجمی که معامله میشود و بر اساس آن قیمت پایانی میخورد به نسبت اشل یک شرکت، عادلانه نیست. یا نمونه دیگر، فولاد مبارکه اصفهان سرمایه 209 میلیاردی دارد که متوسط حجم معاملات ماهیانه آن 350 میلیون برگ سهام است و جالب است که حجم مبنای آن تنها 7 میلیون است ! وقتی که حجم مبنای تعیین شده به نسبت سرمایه شرکت و متوسط حجم معاملات ماهیانه آن تعیین گردد و دامنه 20 درصد باشد و کسی بخواهد با حرکت های احساسی خریدار یا فروشنده باشد می داند که تغییرات قیمت پایانی سخت است و همین عاملی می شود که در سفارش گذاری نهایت دقت را به خرج دهد و اگر غیر این باشد بیشترین آسیب برای خود شخص است نه همه سهامداران شرکت. این راهکار ساده بدون نیاز به تزریق پول و نقدینگی است و باید ترس بازار را با این راهکارها ریخت. بنابراین هرچقدر محدودیت ها حذف گردد رفتار بازار مجبور به حرفه ای شدن است.
-نظر جناب عالی درباره اختصاص یک درصد از داراییهای صندوق توسعه ملی برای تثبیت و بهبود بازار چیست. آیا تزریق پول در چنین شرایطی راهکار مناسبی است؟
قطعا برای حمایت از بازار باید یک صندوق حامی و پرقدرت داشته باشیم و حمایتهای آن دایمی نباشد بلکه بهعنوان پشتوانه قدرتمند بالای سر بازار باشد. همچنین باید مشخص شود که کی، کجا و در چه صورتی باید ورود کند. برای نمونه در موارد خاص و ریسکهای سیستماتیک این صندوق حامی باید ورود کند. همانگونه که قبلا هم هشدار دادم، روند بازار یک حرکت شارپی بود که متاسفانه با ورود سهامداران جدید به سهام شاخصساز، رشد شارپی برای بازار رقم خورد. در زمان اصلاح نیز کل بازار زیر تاثیر نوسان این سهمها بهویژه در ریزشها قرار گرفتند. بنابراین سهمهای شاخصساز هم در صعود، با خروج پول از سهمهای کوچک، به بازار ضربه زدند و هم در زمان اصلاح احساس ترس و هیجان منفی به شرکتهای کوچکتر وارد کردند. حالا که صندوق توسعه ملی قصد حمایت از بازار را دارد باید این موارد را ببیند و بداند که سهام بزرگ رشد شارپی عجیبی داشتند و بخشی از اصلاح آنها منطقی است و حمایت از بازار صورت گیرد نه چند نماد خاص، چرا که سهامداران خرد تنها در این نمادهای خاص حضور ندارند و حمایت یکجانبه نهایت بی عدالتی از محل صرف بیت المال است.
هرچند که صندوق توسعه ملی نباید وارد بازار میشد اما حالا که تصمیم به ورود گرفته است باید از کل بازار حمایت کند نه اینکه تنها نمادهای بزرگ را مثبت کند و کوچکترها همچنان منفی باشند. این موضوع فشار بر بازار را بیشتر میکند و نشان میدهد مدیریت صحیحی روی منابع صندوقها وجود ندارد و تا زمانی که این روند تداوم داشته باشد، بهجای یک درصد، 20 درصد از دارایی صندوق توسعه ملی را هم به بازار بدهند، بازار همین خواهد بود. حمایت از بازار باید با ابزارهای موجود باشد. به قول اقتصاددانان، بانکها باید عملیات صفر بانکی انجام دهند و بنگاهداری نکنند. اما الان منابعی که در اختیار بانکها قرار دارد و میتوانند از محل آن تسهیلات به بخش تولید و خدمات و خانوارها بدهند را برای حمایت از قیمتها به کار میگیرند و این یک پیشنهاد کاملا غیر کارشناسی است. از سوی دیگر باید دید که آیا سهامداران بانکها رضایت دارند که بانک منابعشان را در این زمینه سرمایهگذاری و از یکسری سهمها به اجبار حمایت کند؟ از دیدگاه من، حمایتهای پولی مانند منابع صندوق توسعه ملی و غیره را باید در مرحله آخر گذاشت و از ابزارهای موجود بهعنوان حمایتهای غیر پولی از بازار استفاده کرد.
-یکی از این ابزارها، اوراق فروش تبعی است که برخی از شرکتها آن را به کار گرفتهاند. لطفا در باره این اوراق و سازوکارهای آن توضیح بفرمایید.
اوراق فروش تبعی یک نمونه بسیار خوب از حمایتهای غیر پولی از بازار است. اوراق اختیار فروش تبعی، ابزاری یا سیستم غیر پولی است که میتواند از بازار حمایت کند. سازوکار این ابزار به این گونه است که با پرداخت مبلغی سهم را بیمه میکنند و شرکتی که سهم خودش را بیمه میکند یا ناشری که متعهد میشود دارایی را در قیمت بالاتر از قیمت روز، متعهد به خرید شود، از روند آتی سهم خودش حداقل تا سطح قیمت اعمال مطمئن است. این ارزی(Arzee.ir) خوبی را به بازار میدهد که قیمت سهام از قیمت کف پایین تر نمیآید. البته آموزش هم نقش مهمی دارد و ارایه ابزارهای مالی بدون ارایه آموزش، آشفتگی در بازار ایجاد میکند. ابزارها را باید توسعه در کنار آن دانش مالی افراد را افزایش داد تا بتوان از مزایای آنها استفاده کرد.
-با این تفاسیر روند بازار را در هفتههای آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
بازار در پاییز صعودی خواهد بود و صنایع پتروشیمی، فلزات و سهمهای دلارمحور و کامودیتیمحور، پیشتاز بازار خواهند بود. همچنین شرکتهای سرمایهگذاری که در این سهمها سرمایهگذاری کردهاند پیشروهای بازار در فصل پاییز هستند.
گفتوگو: مولود غلامی
برگرفته از سیگنــال