اقتصاد آمریکا شاید در رکود نباشد!

به گزارش ارزی(Arzee.ir) به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، بن کسلمن در گزارشی محتاطانه که روز سهشنبه در نیویورک تایمز منتشر شد، به بررسی رکود احتمالی اقتصاد آمریکا پرداخته است که در ادامه خواهد آمد.
تولید اقتصادی که بر اساس تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود، در سه ماهه اول سال کاهش یافته است. داده های دولتی که این هفته منتشر می شود ممکن است نشان دهد که این کاهش در سه ماهه دوم نیز خواهد یافت. کاهش دو فصلی این متغیر براساس تعریف رایج (بصورت غیررسمی) حاکی از رکود است.
اکثر اقتصاددانان بر این باورند که ایالات متحده براساس تعاریف رسمی رکود، که مبتنی بر مجموعه گستردهتری از شاخصها، از جمله معیارهای درآمد، هزینه و رشد اشتغال است وارد این مرحله شده باشد. بازار مسکن به شدت کاهش یافته است، درآمد و هزینهها در تلاش هستند تا با تورم همگام شوند، و میزان اخراجها شروع به افزایش کرده است.
جفری فرانکل، اقتصاددان دانشگاه هاروارد می گوید: «یک ماه پیش می نوشتم که بسیار بعید است که در رکود اقتصادی باشیم. «اگر الان مجبور بودم آن را بنویسم، کلمه «بسیار» را حذف میکردم.»
آقای فرانکل تا سال 2019 در کمیته زمانبندی چرخه تجاری دفتر ملی تحقیقات اقتصادی، داور نیمه رسمی شروع و پایان رکود در ایالات متحده بود. این کمیته تلاش میکند تا اظهارنظر قطعی درخصوص وقوع و پایان رکود داشته باشد، به این معنی که معمولاً تا یک سال (مدتها پس از اینکه اکثر اقتصاددانان مستقل به این نتیجه رسیدند) منتظر میماند تا اعلام کند که رکود شروع شده است. به عبارت دیگر، حتی اگر ما در حال حاضر در رکود اقتصادی باشیم، ممکن است تا سال آینده به صورت رسمی اعلام نشود.
در این میان، اقتصاددانان موافق هستند که خطرات رکود در حال افزایش است. فدرال رزرو به شدت نرخ بهره پایه را افزایش می دهد تا سعی کند تورم را مهار کند، تغییراتی که در حال حاضر به کاهش شدید بازار سهام و کاهش شدید ساخت و ساز خانه و فروش منجر شده است. هزینههای وامگیری بالاتر قطعاً منجر به کاهش هزینههای مصرفکنندگان، کاهش سرمایهگذاری توسط کسبوکارها و در نهایت، کندتر شدن استخدامها و اخراجهای بیشتر میشود که همه از نشانههای بارز رکود اقتصادی هستند.
جوئل پراکن، اقتصاددان ارشد آمریکایی در موسسه S&P Global Market Intelligence در این خصوص میگوید: «هنوز اینطور فکر نمیکنم که در رکود باشیم. اما در خصوص احتمال ورود به چنین وضعیتی باید بگویم که یک ریسک بالا در انتظار ماست.
اما در عین حال اقتصاد ایالات متحده هنوز نشانههای قدرتمندی را حفظ کرده است. بیکاری کم است، رشد اشتغال قوی است و خانوارها، در مجموع، پول زیادی در پس انداز دارند و بدهی نسبتا کمی دارند.
الن زنتنر، اقتصاددان ارشد ایالات متحده در موسسه مورگان استنلی میگوید: «روایت کندی بسیار زیاد اقتصاد بسیار و بروز نشانههایی از وخامت ناشی از تورم بالاتر و نرخهای بهره بالاتر؛ یک روایت محکم است. اما وقتی به عواملی مانند مشاغل نگاه میکنید، جایی که ما همچنان در حال ایجاد 300 تا 400 هزار شغل در ماه هستیم، با نرخ بیکاری که نشانه هایی از افزایش مداوم را نشان نمی دهد. علاوه بر این ضربهگیرهای پس انداز مازاد و تزارنامه کمریسک خانوار، از جمله مواردی هستند که ایالات متحده را از رکود دور نگه میدارند، یا حداقل از رکود برای مدت طولانیتری جلوگیری میکنند.»
رکود چیست؟
آمریکاییها در حال حاضر نسبت به اقتصاد احساس وحشتناکی دارند که درک دلیل آن آسان است: افزایش هزینه غذا، سوخت و سایر موارد ضروری در حال کاهش استانداردهای زندگی است. قدرت خرید درآمد ساعتی با سریع ترین سرعت خود در دهههای اخیر کاهش می یابد.
اما برای اقتصاددانان، “رکود” فقط یک اصطلاح عمومی برای دورهای از روزهای سخت نیست. رکود زمانی رخ می دهد که اقتصاد به طور کلی در حال کوچک شدن است.
تارا سینکلر، اقتصاددان دانشگاه جورج واشنگتن گفت: اقتصاد به دلایل مختلف ممکن است حال بدی داشته باشد. اقتصادی که به کندی در حال رشد است – به ویژه اگر این رشد ضعیف با بیکاری بالا، تورم بالا یا هر دو همراه باشد – می تواند برای بسیاری از خانواده ها سخت باشد اما هنوز با تعریف فنی رکود مطابقت ندارد.
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی رکود را به عنوان “کاهش قابل توجه در فعالیت های اقتصادی که در سراسر اقتصاد پخش می شود و بیش از چند ماه طول می کشد” تعریف می کند. معنی آن این است که رکود را نمیتوان در یک یا دو بخش، مانند مسکن یا فناوری، خلاصه کرد و باید شدید و طولانی باشد اگرچه فضایی برای حرکت وجود داشته باشد. سقوط فعالیتهای اقتصادی در ماههای اول همهگیری آنقدر گسترده و شدید بود که مراجع رسمی آن را رکود اعلام کرد با وجود اینکه تنها دو ماه به طول انجامید.
پی بردن به اینکه آیا رکود در زمان واقعی اتفاق می افتد یا نه کار سختی است. (اقتصاددانان اغلب مخالف این موضوع هستند) اما معمولاً در واپسنگری، پی بردن به وقوع رکود امر سادهای به نظر میرسد، به همین دلیل است که کمیته زمانبندی آنقدر منتظر می ماند تا اظهارات خود را اعلام کند.
رابرت ای هال، اقتصاددان استنفورد که از زمان آغاز به کار کمیته زمانبندی چرخه تجاری در سال 1978 رهبری این موسسه را بر عهده داشته است، می گوید: هرگز بحثی در مورد اینکه آیا تکانههای اخیر به معنی رکود بوده است یا نه، وجود نداشته است.
کاهش دوباره GDP به معنای شروع رکود است؟
آقای هال اعلام رسمی آغاز و پایان چرخه های تجاری بر اساس GDP را به تمسخر گرفت. تنها کاهش شدید رشد در یک بخش، مانند مسکن، ممکن است برای کاهش تولید کل اقتصاد کافی باشد، اما همچنان از وسعت و عمق لازم برای ایجاد یک رکود برخوردار نیست. از سوی دیگر، کمیته زمانبندی می گوید که ایالات متحده در سال 2001 یک رکود خفیف را تجربه کرد، با وجود اینکه GDP هرگز برای دو فصل متوالی کاهشی نبود.
مشکل دیگری وجود دارد: GDP ارقامی که در این هفته منتشر می شوند، مقدماتی هستند و با در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامل تر، چندین بار تجدید نظر خواهند شد. حتی داده های سه ماهه اول نهایی نیستند.
در واقع، برخی از اقتصاددانان بر این باورند که این احتمال وجود دارد که داده های سه ماهه اول در نهایت برای نشان دادن یک سود متوسط مورد بازبینی قرار گیرد. به این دلیل که معیار دیگری از تولید اقتصادی، یعنی درآمد ناخالص داخلی، در سه ماه اول سال رشد کرد.
در تئوری، تولید ناخالص داخلی و درآمد ناخالص داخلی باید یکسان باشند، زیرا آنها یک چیز را از دو طرف دفتر کل اقتصادی اندازهگیری میکنند: هزینههای یک فرد، درآمد شخص دیگری است. اما از آنجایی که دولت نمی تواند اقتصاد را به طور کامل اندازه گیری کند، این دو شاخص می توانند از هم جدا شوند – و اخیراً تفاوت های زیادی با هم داشته اند. در سه ماهه اول، تولید ناخالص داخلی با نرخ سالانه 1.6 درصد کاهش یافت، در حالی که درآمد ناخالص داخلی با نرخ سالانه 1.8 درصد رشد کرد.
بوراگان آروبا، اقتصاددان دانشگاه مریلند که این دو معیار را مطالعه کرده است، گفت که به داده های درآمد بیشتر اعتماد دارد زیرا دولت اطلاعات بهتری در مورد درآمد دارد تا هزینه ها. او معتقد است که دادههای تولید در نهایت برای نزدیکتر شدن به دادههای درآمدی بازنگری میشوند، به این معنی که اقتصاد احتمالاً در سه ماهه اول اصلا کوچک نشده است.
گزینه دیگری که توسط وزارت بازرگانی توصیه می شود، استفاده از میانگین دو معیار به جای انتخاب یکی است. با این معیار، اقتصاد آمریکا در سه ماهه اول رشد اندکی داشت.
چگونه از شروع رکود مطلع شویم؟
کمیته زمانبندی چندین شاخص را فهرست می کند که معمولاً هنگام اعلام رکود به آنها توجه می کند، اگرچه این حق را برای خود محفوظ می دارد که دیگر متغیرها را در نظر بگیرد. اکثر آنها نشان می دهند که اقتصاد همچنان در حال رشد است، هرچند کندتر از سال گذشته.
به عنوان مثال، مخارج مصرفکننده در سه ماهه اول با نرخ سالانه 1.8 درصدی رشد کرد که بر اساس تورم تعدیل شد و بیشتر پیشبینیکنندگان بر این باورند که در سه ماهه دوم نیز این متغیر در مسیر رشد -البته با سرعت کمتری- قرار دارد. رشد اشتغال ثابت مانده است. سایر متغیرها، مانند تولید صنعتی و درآمد تعدیل شده بر اساس تورم، در ماه های اخیر متوقف شدهاند، اما کاهش قابل توجهی نداشتهاند.
با این حال، این شاخصها گذشتهنگر هستند. برای ارزیابی شرایط در زمان واقعی، پیشبینیکنندگان معمولاً به معیارهای دیگری نگاه میکنند که از لحاظ تاریخی در نشان دادن جهت اقتصاد بهتر بودهاند. با این حال، همهگیری با بههم زدن الگوهای معمولی در هزینهها و سرمایهگذاری، محاسبات را دشوارتر کرده است.
کارن دینان، اقتصاددان دانشگاه هاروارد و مقام سابق وزارت خزانه داری در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، گفت: «پیشبینی وضعیت اقتصاد سخت تر از حد معمول است زیرا ما هنوز در دوره عجیبی هستیم. ما شاهد سازماندهی مجدد اقتصاد پس از کووید هستیم، که با کاهش شتاب اقتصادی همراه است و بنابراین ارزی(Arzee.ir)ها دقیق نیستند.»
خانم دینان گفت، برای مثال، فروش خودرو معمولاً ارزی(Arzee.ir) قابل اعتمادی از کند شدن اقتصاد است، زیرا خودروها خرید عمدهای هستند که مصرفکنندگان اگر نگران از دست دادن شغل خود باشند، میتوانند آن را به تعویق بیندازند. اما اختلالات زنجیره تامین باعث کاهش فروش خودرو در طول همه گیری شده است و تفسیر داده ها را سخت می کند. برای مثال، نمیتوان به درستی تشخیص داد، اگر فروش خودرو در ماههای آینده افزایش یابد، آیا این امر نشاندهنده افزایش اعتماد مصرفکننده است یا در دسترس بودن بهتر خودروها؟
با این حال، پیشبینیکنندگان میگویند که تعدادی از شاخصها وجود دارد که آنها به دقت زیر نظر خواهند داشت که مهمترین آنها بازار کار است. رکود، تقریباً طبق تعریف، منجر به از دست دادن مشاغل و افزایش بیکاری می شود و افزایش بیکاری، حتی بیکاری نسبتاً کوچک، تقریباً همیشه نشانه رکود است.
بر اساس دادههای سایت حرفهای Indeed، تعداد فرصتهای شغلی پر نشده از بالاترین رکورد پایان سال گذشته اندکی کاهش یافته است. پرونده های بیمه بیکاری که نشانگر اخراج کارکنان است، در هفته های اخیر کمی افزایش یافته است. آنتا مارکوفسکا، اقتصاددان ارشد مالی جفریز( یک بانک سرمایه گذاری) گفت: اگر این روند ادامه یابد، رکود اقتصادی محتمل تر به نظر می رسد.
*ترجمه و تالیف: علی صالح
برگرفته از سیگنــال