2024/04/18

ارزی

اخبار، تحلیل و بررسی اقتصادی و بازار بورس و ارزهای دیجیتال

سیرک ساتوشی‌ها؛ چرا همه دوست دارند خود را خالق بیت کوین جا بزنند؟

سیرک ساتوشی‌ها؛ چرا همه دوست دارند خود را خالق بیت کوین جا بزنند؟

اگر اخبار تازه پیرامون هویت جدید معرفی شده برای «ساتوشی ناکاموتو» را از دست داده‌اید، باید بگوییم که فردی تازه و با مدرک وارد میدان شده است! وی با تکیه بر آمار و ارقام و اطلاعاتی مرتبط با دیدگاهش نسبت به «بانک اعتباری و بازرگانی بین‌المللی»، ادعا می‌کند که خالق بیت کوین است. بانک اعتباری و بازرگانی بین‌المللی سال 1991 و پس اتهامات گسترده در خصوص فساد مالی فرو پاشید. مایکل کیسی، نویسنده کتاب «ماشین حقیقت» در این باره مطلبی در کوین‌دسک نوشته است. با ما همراه باشید.

«بلال خالد»، که نام خود را رسما به «جیمز کان» (نام یکی از بازیگران آمریکایی) تغییر داده است، راه عبث افرادی نظیر «کریگ رایت» و «دبو یورگن اتین گایدو» را پیش گرفته و خود را خالق بیت کوین می‌داند. در حالی که پرونده کریگ رایت و «دیو کلیمن» در خصوص خلق بیت کوین در دادگاه ایالاتی فلوریدا در حال بررسی است، گایدو با ارسال نامه‌ای به قاضی مدعی شد که خالق اصلی بیت کوین اوست!

افراد عاقل در جامعه ارزهای دیجیتال می‌دانند که چنین نمایش‌هایی در خصوص خالق واقعی بیت کوین، تاثیری بر روی چهره بیت کوین نخواهد گذاشت.

با این حال این سوال پیش می‌آید که چرا این اتفاق مدام تکرار می‌شود؟ چرا افراد متقلب یکی پس از دیگری وارد میدان می‌شوند؟ چه چیزی در حوزه ارزهای دیجیتال وجود دارد که سیلی از ادعاهای دروغین را روانه آن می‌کند؟

بگذارید سوال را طور دیگری بپرسیم: چرا هر روز شاهد داستانی جدید در حوزه ارزهای دیجیتال هستیم؟

دشمنی با فورک‌های نرم‌افزاری، تئوری‌های توطئه، دعواهای میان ماکسیمالیست‌ها، طرفداران آلت کوین‌ها، کسانی که بیت کوین ندارند و آن‌هایی که طرف سکه‌های بی‌ارزش را می‌گیرند، رقابت بر سر طنزهای بامزه‌تر در شبکه‌های مجازی، طرفدارانی که خود را ارتش می‌نامنند (اشاره به جامعه ریپل)، همه و همه یک سیرک کریپتویی به‌ وجود آورده‌اند که بسیاری از ما یا حداقل تعدادی از ما از تماشای‌ آن‌ها سیر نمی‌شویم.

اما سوال اینجاست که چرا؟ چطور فناوری‌ای که عمدتا توسط عاشقان علوم رایانه‌ای و ریاضیات ایجاد شده حالا بیشتر شبیه مجموعه‌های تلویزیونی خاله‌ زنکی مکزیکی است؟

این قبیل قضایا در خصوص جوامع دیگر متن‌باز نظیر «لینوکس» هم وجود دارد؛ تنها کافی است عبارت Linux Community را در گوگل جستجو کنید، آنگاه خواهید دید که کلمه بعدی که به شما پیشنهاد می‌شود Toxic (سمی) است. وقتی از یک ساختار متن‌باز و بی‌رهبر صحبت می‌کنیم، یعنی هیچ نهاد نظارتیِ مرکزی در میان نیست و سیاست‌گذاری هم در خصوص رفتارها دیده نمی‌شود، پس نمی‌توان جلوی اظهارات افراطی را گرفت.

از همه اینها که بگذریم، جامعه ارزهای دیجیتال سطح جدیدی از جنون و دیوانگی را به‌ وجود آورده است. دلیل آن چیست؟

درس گرفتن از تاریخ

تاریخ پول، نمایش قدرت‌ها بوده است

توضیحات را با گفتن این حقیقت آغاز می‌کنیم که برخلاف سایر فناوری‌ها، این یکی اساسا به خود پول مربوط است.

«بیل ماورر»، از انسان‌شناسان برجسته و مدیر بخش علوم اجتماعی در دانشگاه ایروین در ایالت کالیفرنیا که به بررسی فرهنگ و ارتباط آن با تاریخچه پول پرداخته است، می‌گوید:

از نقطه‌ نظر تاریخی پول یک روند سیاسی بوده است. روندی که در آن مردم، دولت‌ها یا هر نوع نهادی بر بقیه ارجحیت پیدا می‌کند.

از آن جهت که ایده پشت بیت کوین این است که هیچ نهاد یا فردی اجازه کنترل بر آن را نداشته باشد، با پارادوکسی بزرگ رو به رو می‌شویم. بخاطر همین مسئله از هر گوشه‌ای صدایی به گوش می‌رسد که به نوعی ادعا می‌کند که حقیقت نزد اوست و در تلاش برای به دست گرفتن همین کنترل است.

واقعیت تلخ اینجاست در عین حال که پول‌های غیرمتمرکزِ مبتنی بر بلاک چین دست سیاست و نهادهای تجاری را از سیستم کوتاه می‌کند، این کوتاه کردن فقط و فقط بر روی بلاک چین میسر است. هیچ راهی وجود ندارد که بازی‌های قدرت سیاسی را متوقف کرد. دست بالاتری که هرگاه یک نفر قصد به‌روزرسانی و فورک نرم‌افزاری یک شبکه را دارد یا وقتی سکه‌های مختلف بر سر بدست آوردن کاربران رقابت می‌کنند، سر و کله‌اش پیدا می‌شود. راهی وجود ندارد که از دست سیاست و ارتباط آن با پول گریخت؛ دست سیاست تنها بخاطر اینکه هیچ دولت یا نهادی نظارتی در خصوص این قبیل پول‌ها وجود ندارد، کوتاه نخواهد شد.

افراد قدرتمند همیشه ایده‌های خود نسبت به پول را به دیگران تحمیل کرده‌اند تا به این وسیله بتوانند سلطه و ثروتشان را بیشتر و بیشتر کنند.

ماورر در ادامه می‌گوید ظهور طلا و نقره به‌عنوان ارزهای حاکم در دنیای باستان در حالی قوت گرفتند که صاحب منصبان ثروتمند پرچم حمایت نسبت به آن‌ها بر افراشتند. رفته رفته این افراد قدرت خود بر حکومت‌ها و قانون را محکم‌تر کرده و طلا و نقره را به‌ عنوان ارزهای مرجع روی کار آوردند.

بیت کوین هم صاحب منصبان خودش را دارد. شرکت‌های بزرگ استخراج، افرادی که از ابتدا بیت کوین خریدند و از آن حمایت کردند و توسعه‌دهندگان اصلی بیت کوین، همه و همه سودشان در تبلیغ بیت کوین است. همین مسئله عینا در خصوص نهنگ‌های بیت کوین کش، «بیت کوین اس وی»، اتر و ارزهای دیجیتال دیگر نیز صدق می‌کند.

این مسئله بدان معنا نیست که این افراد بخاطر کمک به توسعه و حفظ امنیت شکل جدیدی از پول حق دریافت پاداش ندارند. هیچ‌ کس توانایی برابری و رقابت با قدرت کنترل دولت‌ها بر پول‌های‌شان را ندارد؛ چرا که دولت‌ها نیروهای نظامی و قوانین را در طرف خود می‌بینند.

این مثال تنها به این خاطر مطرح کردیم که به بازیگران برجسته‌ای اشاره کنیم که هم انگیزه و هم قدرت مالی انجام تبلیغ‌های گسترده و اعمال فشار در خصوص جایگاه‌شان را دارند.

آن‌ها باور می‌کنند

سیرک ساتوشی‌ها؛ چرا همه دوست دارند خود را خالق بیت کوین جا بزنند؟

این قبیل افرادِ قدرتمند برای بدست آوردن دل کاربران می‌جنگند؛ جنگی که بیشتر با عواطف و احساسات افراد سر و کار دارد.

این مسئله اجتناب‌ناپذیر است. شما می‌توانید مثل بیشتر رمزنگاران رویکردی مشتقانه اما منفصل داشته باشد، ولی اگر می‌خواهید ارزهای دیجیتال را تا جایی بالا ببرید که به پول بدل شوند، باید وارد حوزه فرهنگ‌سازی شوید. برای این کار به نقطه مشترکی در توسعه آن نیاز خواهید داشت؛ نقطه‌ای مشترک که به اندازه‌ای قابل اتکا باشد که نشان دهد ارز مورد نظر شما به اندازه کافی مورد قبول است و مورد استفاده قرار می‌گیرد.

صد البته لازم است که ارز شما ذاتا نیز کیفیت لازم را داشته باشد؛ مثلا کمیاب باشد، تعویض‌پذیر باشد، قابل حمل و بخش‌پذیر بوده و دوام داشته باشد؛ ویژگی‌هایی که بیت کوین و طلا در آنها مشترک‌اند. اما هیچ کدام از آنها به خودی خود کافی نیست. برای اینکه چیزی به پول تبدیل شود، نیاز به «باور» دارد.

اینجاست که وارد قلمرو افسانه‌ و داستان می‌شویم. قلمرویی که قدرتمندترین سیستم‌های بشری بر پایه آن ایجاد شده‌اند؛ قلمرویی که در آنها شاهد ظهور ادیان بسیار، برندها، ملل و از همه مهمتر پول بوده‌ایم.

به اهمیت آمیخته با هویت بنیان‌گذار بیت کوین فکر کنید. این مسئله نه تنها باعث شده تا نتوان آن را طرحی برای ثروتمند شدن دانست، بلکه یک افسانه برای جامعه بیت کوین ساخته است. مسئله‌ای که بیت کوین کش و بیت کوین SV را نیز تحت تاثیر قرار داده، بطوریکه کریگ رایت طرح بیت کوین اس وی را «دیدگاه ساتوشی» می‌خواند.

اما یادتان نرود: کسانی که به چیزی باور دارند، نسبت به تغییر عقیده نیز آسیب‌پذیرند. متاسفانه جوامع بزرگی هم که به ارزهای دیجیتال علاقه دارند به همین اندازه آسیب‌پذیرند؛ تنها کافی است نگاهی به «بیت کانکت» بیاندازید.

در وضعیتی که دانش فنی لازم در مورد مسائل پیچیده ارزهای دیجیتال محدود است، این آسیب‌پذیری‌ها برای آن دسته که با این فناوری آشنایی لازم را ندارند، بیشتر است.

ماورر می‌گوید:

به این دلیل که بیت کوین در مورد کدنویسی و ریاضیات است و از آنجایی که همه کدنویسی و ریاضیات نمی‌دانند، برخی تلاش می‌کنند از این فرصت سوء استفاده کرده و هرآنچه مردم دوست دارند بشنوند را به گوش‌ آن‌ها زمزمه کنند. مردم امیدی به مستحکم‌تر کردن باورهایشان ندارند. از همین رو با آغوش باز کسی را که به‌ دنبال مستحکم‌تر کردن باورهایشان است را می‌پذیرند.

نمی‌گوییم که «کدها را باور کنید»؛ چرا که هر چقدر هم در گوش‌تان بخوانیم، این مسئله کاربردی در مدیریت غیرمتمرکز سیاست‌های مالی و سیستم‌های پرداخت ارزهای دیجیتال نخواهد داشت. ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم شبکه‌هایی که انسان حول این فناوری ایجاد کرده، انسانیت را ناامید نخواهد کرد. واقعیت تلخ‌تر اینجاست که این باور ابزار کار کلاهبرداران است.

پس اگر می‌خواهیم از شر ناکاموتوهای قلابی، فروشندگان نوش دارویی که علاج همه دردهاست و هرج‌ومرج حکم‌فرما بر فضای ارزهای دیجیتال خلاص شویم، این وظیفه ما انسان‌هاست (نه کد نویسان و کدها) که راه‌هایی را ارائه کنیم که ناامیدی‌ها را از میان بردارد. قوه اختیار انسان تنها چیزی است که باید نسبت به آن اهمیت قائل شد.

به‌علاوه می‌توانیم اوضاع را به حال خود رها کنیم، به صندلی تکیه دهیم، خوراکی‌ بیاوریم و از سیرک لذت ببریم.

منبع: ارزدیــجیتال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *